انسان ارزشمند و یا نیکوکار صادق

حاجی زینالعابدین تقیاف سرمایهدار خیر خواه و فرهنگ دوست آذربایجانی اهل باکو میباشد. وی در خانوادۀ فقیری متولد شد و پس از پرداختن به شغلهای متعدد و مشکل توانست در صنعت نوپای نفت اطراف باکو سرمایهگذاری کند. با پیشرفت این صنعت وی نیز به یکی از بزرگترین سرمایهداران باکو و قفقاز مبدل شد و ثروتی هنگفت به دست آورد. علاوه بر فعالیتهای اقتصادی، تقی اف به امور خیریه و فعالیتهای فرهنگی علاقهمند بود. او سرمایه چندین روزنامه ترکی آذربایجانیزبان در جمهوری آذربایجان را تأمین کرد و کمکهای مالی فراوانی به روزنامههای فارسی و ترکی آذربایجانیزبان چاپ داخل و خارج از ایران میکرد. او چندین مدرسه به سبک جدید در باکو و قفقاز احداث کرد و مبالغ هنگفتی به مدارس داخلی ایران، از جمله مدرسهای رشدیه، اهدا کرد. در کتابی با عنوان سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران از او به عنوان یکی از افرادی که در دویست سال اخیر تاثیر زیادی بر اقتصاد ایران داشته نام برده شده است.
به منظور تداوم یاد و خاطرۀ نیکوکار معروف جمهوری آذربایجان حاجی زینالعابدین تقیاف در عمارت خود ایشان (در حال حاضر موزۀ ملی تاریخ آذربایجان میباشد)، که دربردارندۀ 9 اتاق میباشد، «موزه یادبود حاجی زینالعابدین تقیاف» تأسیس شده است.
کارشناسان ایتالیایی و آذربایجانی توانستهاند ظاهر قبلی آن بنا را به ویژه مبلمان، اشیاء و اتاقهای «موزۀ یادبود» را بر اساس آلبومهای عکاسی بازسازی کنند. اتاق کار، سالن شرق، کتابخانه، اتاق بیلیارد، اتاق غذاخوری، اتاق اطلاعات ایشان و نیز اتاق خواب، اتاق نظافت، دکوراسیون و زینت آلات سونا خانم تقییوا بر روی بازدید کنندگان باز است.
وقتی راهنمای موزه الهه خانم داشت موزه را میشناساند و داشتم با اتاقها و اشیاء موزه آشنا میشدم، متوجه یک کتاب در دست یکی از کارکنان موزه در رابطه با تقییف شدم. علاقمند شدم و یاد گرفتم که مؤلف کتاب مورخ فرهاد جباراف است که همکار موزه نیز میباشد. لیکن به سبب پایان ساعت کاری در موزه نبود.
در واقع، من برای نوشتن دربارۀ تقییف اطلاعات کافی در دست داشتم. ولی شنیدن و آموختن از زبان مورخ جوانی که میراث ایشان را بررسی نموده بود، جالب مینمود. علاقمند بودم از زبان ایشان نکاتی را که در اکثر کتابها و مقالات نبود را بشنوم.
ما فردای آن روز در ورودی موزه با فرهاد معلم ملاقات کردیم. ایشان گفت: تحقیق و بررسی در میراث حاجی زینالعابدین تقیاف را از زمانهای دانشجویی شروع کرده بودم. ایشان افزودند:
با توجه به تصمیمات دولت شوروی، کل اموال و ثروت اغنیا از دستشان گرفته شده بود.
اما به لطف نریمان نریمانف به آقای تقییف در خانهای که در مردکان داشت، اجازۀ استفاده و اقامت داده شده بود.
در واقع، تا سال 1924، بیعدالتی نه به خود تقییف و نه به خانوادهاش احساس نمیشد. اما بعد از وفات ایشان خانههایی که در مردکان داشت، نیز ضیط و مصادره شد. همسر ایشان سونا خانم زندگی بسیار فقیر و ضعیفی را سپری کردند. فرزندانش تحت تأثیر فشارهای مختلفی قرار گرفتند. در این ساختمان، سازمانها و بخشهای مختلفی فعالیت داشتهاند. در دورۀجمهوریت مهمانان خارجی در این ساختمان میماندند. ساختمان در زمان جماهیر شوروی به عنوان یک یتیم خانه فعالیت مینموده است.
حاجی زینالعابدین تقیاف همیشه برای بهتر شدن رفاه ملت سعی میکرد.
یکی از فعالیتهای خیرخواهانۀ حاجی زینالعابدین تقیاف تأسیس مدرسه برای دختران میباشد.
بر اساس اطلاعاتی که آقای فرهاد جباراف کارمند موزۀ یادبود حاجی زینالعابدین تقیاف در کتاب «تاریخ مدرسۀ دختران حاجی زینالعابدین تقیاف» ارائه نموده، روشن میشود که ایشان هوشمندانه برای نگهداشتن مدارس دختران به یک تاکتیک جذاب متوسل شده است.
ایشان همه درهای طبقه اول ساختمان را به خیابان باز کرده و همۀ انها را اجاره داده است. ورود به حیاط مدرسه را بسته است. و دروازهبان مدرسه نیز یک پیر مرد متأهل بود. در ضمن بقیه کارگران مدرسه زن بودند.
حاجی زینالعابدین تقیاف خود رئیس هیئت امنای مدرسۀ دختران و همسرش سونا خانم معاون و مشاور ایشان بود.
هر دو باهم به مدرسه میرفتند و در اعیاد و جشنها به هدایا را به دانشآموزان باهم میدادند. حاجی زینالعابدین تقیاف به صورت منظم به دانشجویانی که در خارج تحصیل میکردند نیز کمک مالی میکرد.
ساختمان موسیقی تئاتر دولت فعلی نیز توسط حاجی زینالعابدین تقیاف بنا شده است.
در سال 1922 پس از تعمیر و بازسازی ساختمان هنگام مراسم افتتاحیه آقایان صدقی روحالله و میرزاغا علییف را میفرستند که حاجی زینالعابدین تقیاف را به افتتاحیه دعوت کنند و بیاورند. در آن زمان، دولت شوروی موقعیت خود را تقویت میکرد.
کمیسرها و مقامات عالیرتبه دولت در سالن نشسته بودند. وقتی حاجی زینالعابدین تقیاف وارد سالن میشود، همه می ایستند و از ایشان استقبال مینمایند و تحسین میکنند.
حاجی زینالعابدین تقیاف تحت تأثیر این منظره قرار میگیرد و در نطق خود میگوید: «من این احساس را دومین بار است که در خود احساس میکنم. نخستین بار در زیارت حج بود که وقتی سنگ مقدس را لمس میکردم این قدر تحت تاثیرش قرار گرفتم».
در هر کتاب تاریخ در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نوشته شده میتوان نام حاجی زینالعابدین تقیاف را دید. به عنوان نمونه هر مدرسهای که در گوشهای از روسیه افتتاح میشد، حاجی زینالعابدین تقیاف از آن مدرسه حمایت مالی میکرد و پول میفرستاد. تمام اسناد حسابداری در آرشیو موجود است. نامهای شهرستانهایی که در آنجا ثبت شده بیشمار است. حاجی زینالعابدین تقیاف برای ساخت و ساز ساختمان ها، مراکز فرهنگی و مدارس پولهای کلانی اختصاص داده بود. ایشان بیش از هر چیز بیشترین پول را به آموزش و پرورش اختصاص داده است. زمینۀ دومی که ایشان پولهایش را در آن زمینه خرج میکرد مساجد بود. ایشان واقعا یک شخص مذهبی و متدین به تمام معنی بود. باورهایش به مذهب و دین کامل بود. با توجه به اطلاعاتی که خود فرهاد جباراف در کتاب «معاصرانش درباب حاجی زینالعابدین تقیاف چه میگویند»، ارائه نموده: در سال 1924 که تمام اموال حاجی زینالعابدین تقیاف توسط دولت شوروی از دستش رفته بود، و حتی در زمانی که یک شخص میلیونر نبود، از عادات و کارهای خیریۀ خویش دست برنمیداشت. مثلا کارگران کارخانهای که در قصبۀ احمدلی شهر باکو واقع است و توسط حاجی زینالعابدین تقیاف ساخته شده بود، در همان سال به خانۀ ایشان که در مردکان واقع بود، میروند و از ایشان بازدید میکنند. حاجی زینالعابدین تقیاف پس از آشنایی با مهمانان به خادمش سفارش میکنند، به هر یک از این کارگران یک سبد انگور بدهد و میگوید هیچ یک از آنان نباید دست خالی از خانه بروند.
سالها میگذرد، نسلها تغییر مییابد، آدمها به یکدیگر تنها احساس میکنند، ولی خوبیها و نیکوکاریها هرگز فراموش نمیشود.
فیضیه سلطانمراد
علاءالدین ملکاف